کار حیات جامعه است، کار ستون فقرات زندگی مردم است، کار نباشد هیچ چیز نیست. غذایی که میخوریم، لباسی که میپوشیم، امکاناتی که از آن در زندگی استفاده میکنیم که حیات ما وابستهی به آنهاست همهی اینها ناشی از کار است. کار را چه کسی میکند؟ کارگر
کار حیات جامعه است، کار ستون فقرات زندگی مردم است، کار نباشد هیچ چیز نیست. غذایی که میخوریم، لباسی که میپوشیم، امکاناتی که از آن در زندگی استفاده میکنیم که حیات ما وابستهی به آنهاست همهی اینها ناشی از کار است. کار را چه کسی میکند؟ کارگر. خب پس ارزش کارگر چست؟ ارزش کارگر ارزش حیات جامعه است، ارزش زندگی مردم است.
بیکاری منشأ فساد است. خیلی از این فسادها بر اثر بیکاری است. ما چند سال قبل از این، سه چهار سال پیش یک حرکتی را با دولت وقت شروع کردیم برای شناخت آسیبهای اجتماعی. بنده حتی خودم در جلسات شرکت میکردم، جلسات چند ساعته برای اینکه راجع به آسیبهای اجتماعی کار بشود، فکر بشود. آنی که من خودم به نتیجه رسیدم این است که بسیاری از این آسیبها ناشی از بیکاری است. اعتیاد مربوط به بیکاری است، فساد مربوط به بیکاری است، دزدی مربوط به بیکاری است. طلاق، انهدام خانوادهها مربوط به بیکاری است.
آن دستگاههایی که مسئول تولید کارند بدانند که تولید کار، ایجاد کار، ایجاد اشتغال به معنای واقعی کلمه چقدر برای جامعه مهم است. سرمایه گذاری کنند.
بنده حدود بیست سال پیش یک نوشتهی مشروحی در باب مبارزهی با فساد دادم؛ آنجا هم گفتم که مبارزهی با فساد پیگیری میخواهد، به قول این داستانها و افسانهها «اژدهای هفتسر، یک سرش را بزنی، شش سر دیگرش آن طرف زندهاند مشغول کارند»، همهجانبه باید مبارزه کرد. اگر از آن روز این قضیه را دولتهای محترم و مسئولین محترم دنبال میکردندما امروز وضع بهتری داشتیم بلاشک. خب حالا بحمداللّه دولت مردمی، مجلس انقلابی، امید این هست که اینها این کار مبارزهی با فساد را دنبال کنند.
اقتصاد کشور ستون فقراتش تولید است. ستون فقرات تولید هم کارگر است. ما نباید بگذاریم کارگر، این ستون فقرات تضعیف بشود. ما امسال گفتیم رشد تولید. خب رشد تولید چه جوری به وجود میآید؟ بخش مهمی از رشد تولید مربوط به کارگرهاست.
برای رشد تولید، برای بهبود وضع باید ارتقاء زندگی کارگر را یک اصل مهم به حساب بیاورند.
بالا بردن زمینهی ارتقاء تواناییهای کارگر یک وظیفه است، «مَنْ ظَلَمَ أَجِیراً أَجْرَهُ أَحْبَطَ اللَّهُ عَمَلَهُ وَ حَرَّمَ عَلَیْهِ رِیحَ الْجَنَّة» اگر کسی به یک کارگری ظلم بکند، در مورد اجرت او و دستمزد او ظلم بکند همهی اعمال خیر او از بین میرود حبط میشود، حبط یعنی نابود شدن، از بین رفتن و «حَرَّمَ عَلَیْهِ رِیحَ الْجَنَّة» خدای متعال بوی بهشت را بر این آدم حرام میکند یعنی اینجوری است!
خب حالا این ظلم چیست؟ ظلم این است که دستمزد او را ندهند فقط؟ خب بله این که ظلم بزرگی است اما فقط این نیست، اقدام نکردن در زمینهی همین مسائلی مثل بیمه، مثل بهداشت، مثل بالا بردن مهارت، مثل آموزش، میدان ندادن ابتکار عمل، اینها هم ظلم است.
یعنی اگر چنانچه میخواهید به کارگر ظلم نشود بایستی وسائل و زمینهی ارتقاء مهارت او را فراهم کنید، مسئلهی بیمه را تأمین کنید، مسئلهی بهداشت را تأمین کنید، مسئلهی سلامت خانوادگی را، مسئلهی امنیت شغلی را، یعنی نبود اینها هم درواقع ظلم است.
مهمترین نشانهی وفاداری جامعهی کارگری به نظام رفتار آنها در این چند دهه بوده؛ در اول انقلاب تلاشهای گروهکها بود در داخل کشور، گروهکها تلاش میکردند هدفشان این بود که کارگران را بکشانند در خیابان، کارگاهها تعطیل بشود و انقلاب زمینگیر بشود، بعد به تدریج بحث گروهکها به کنار رفت. عمدتاً بدخواهان خارجی در این قضیه وارد شدند تا امروز هم ادامه دارد تحریکات کردند، اقدام کردند. برای اینکه بتوانند جامعهی کارگری را در مقابل نظام قرار بدهند؛ جامعهی کارگری هوشمندی نشان داد ایستاد. این خیلی مهم است.
خیلی سعی کردند جامعهی کارگری را در مقابل نظام قرار بدهند، اما نتوانستند بعد از این هم دارند تلاش میکنند. همین الان دارند تلاش میکنند، حالا و در آینده هم به حول و قوهی الهی نخواهند توانست. البته اعتراضهایی در محیط کارگری وجود داشته؛ بعضی از این اعتراضات که حالا بنده تا آن جایی که خبر دارم اعتراضهای بجایی بوده، اعتراض به تأخیر حقوق، اعتراض به واگذاری غلط؛ گاهی یک محلی را یک مجتمع مهم کاری را به صورت غلط، به صورت فاسد، مفسد واگذار میکنند کارگر آنجاست دارد میبیند از نزدیک معترض است.
این [اعتراض] کمک به دولت است این کمک به نظام است، این آگاه کردن نظام است، هر جا هم در این چنین موارد دستگاههای مسئول مثل قوهِی قضاییه و غیره دنبال قضیه رفتند دیدند حق با اینهاست. منتها بنده در جریان تعدادی از این قضایا از حالا از دور و نزدیک قرار داشتم در همین قضایا هم جامعهی کارگری با دشمن مرزبندی کردند؛ نگذاشتند از این اعتراض در فلان قضیه، در فلان مجتمع نگذاشتند دشمن استفاده کند؛